دیکشنری
largen vi
lɑɹd͡ʒɪn vi
فارسی
1
عمومی
::
بزرگ شدن، بزرگ كردن
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
LARGE LEAVED HYBRID
LARGE MARINE ECOSYSTEMS
LARGE MINDED
LARGE N
LARGE NEIGHBORHOOD SEARCH
LARGE SCALE
LARGE SCALE INTEGRATION
LARGE SCALE MAP
LARGE SCALE NETWORK
LARGE SCALED BARB
LARGE SIZED A
LARGE STOCK DIVIDEND
LARGE VOID ASPHALT PAVEMENT
LARGE WHITE
LARGELY
LARGEN VI
LARGENESS
LARGEOF LIMB
LARGER THAN LIFE
LARGESS
LARGEST DIMENSION
LARGEST SHAREHOLDER
LARGHETTO
LARGISH
LARGO
LARGO A
LARIAT
LARK
LARK HEEL
LARK IT UP
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید